باربدباربد، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

پسرم باربد

بهار 92

بالاخره بهار 92 با همه قشنگي هاش از راه رسيد. اين عيد دوم پسر كوچولوي من بود. امسال عيد بعد از عيد ديدني هامون رفتيم شيراز به همراه دختر خاله هاي مامان معصومه و منصوره و آقا محسن و هليا. با وجود تمام سختي با دو بچه كوچولو به همه خيلي خوش گذشت واقعا شيراز عالي و قشنگ بود... هفته دوم عيد هم طالقان بوديم و اونجا براي باربد شلوغ و پرماجرا بود خدارو شكر عيد خوبي بود و خيلي خوش گذشت.. هفته دوم كاري فروردين  من  يعني از 24 فروردين  باربد گذاشتم مهد روز اول خودم هم باهاش بودم و بعد از يك ساعت اوردمش خونه ديروز روز دوم مامانيش ساعت 10 و نيم آوردش خونه  من صبح انقدر اونجا گريه كردم كه انداختنم بيرون نه تنه...
27 فروردين 1392

اسفند 91

جديدترين كلمات باربد  اوشتا: به هر كسي كه با دلر و چكش كار كنه و صداي زيادي ايجاد كنه، سابقش هم بر مي گرده به نقاشي كه اومد خونه مامانم و نقاشي مي كرد و باربد عاشقش شد و هنوز نتونسته پس از ماهها اونو فراموش كنه عشل: به هر خوردني شيرين دله: دلر بيشترين زمان بازي رو تا به حال به دلر اختصاص داده و هر جايي كه مخفيش كنيم پيداش مي كنه سنييي: نسيم يا هر دختر بين محدوده سني 10 تا 20 سال شنن: سنتور وسيله اي كه با ديدنش براي اولين بار چند ثانيه مبهوت بود ولي وقتي بهش آسيب رسوند و ما گذاشتيمش بالاي كمد ديگه فكر مي كنه عمو اونو برده اتتو : اتو اتو: اتوبوس ابر : الله اكبر هر گنبد مسجدي رو تا فاصله 500 متري شناسايي مي كنه و به ج...
13 اسفند 1391

اولين مسافرت هوايي باربد

خدا جون چقدر خوش گذشت تو اولين سفر سه تايي مون به كيش دوشنبه 19 ديماه من و حميد با باربد كوچولمون رفتيم كيش نمي دونستم پسرم چقدر عاشق هواپيماست از وقتي اومديم مدام ميگه هماما و صداي فيشششششششش و حركت دست   با اينكه اونجا خيلي اذيت ميكرد ولي خيلي خوش گذشت، اذيتش در اين حد بود كه شبا چندبار بيدار مشد، ظهرا كه ما خسته بوديم نمي خوابيد فقط همين.... تو هتل با شيطوني هاش همه رو عاشق خودش كرده بود، تو رستوران هتل سمت ميز همه مي رفت فكر مي كرد همه فك و فاميلاشن رو ديوار هاي هتل پر از تابلو بود تا مي ديد فوري پشت سر هم مي گفت عكششش يا با آبنما هايي كه مي ديد...
25 دی 1391

اولین لبخند باربد

امروز ٢١ آبانماه ٩١ درست یکسال از اولین لبخند پسرم می گذره. سال پیش دقیقا فردای اولین ماه زندگیش بود که اولین لبخندش رو دیدم و خستگی تمام ماه های قبل از یاد رفت. شیرین ترین حس تو تمام زندگیم. انقدر خوشحال شدم که فریاد می زدم تا یکی بیاد و ببینه که داره لبخند میزنه... وای خدایا به خاطر چشاندن شیرینی این لحظه ازت ممنونم....     ...
21 آبان 1391

حرفاي جديد باربد

پسرم خيلي دوست داره مدام بگه من من من مـــــــــــن ما هم در جوابش بايد ازش بپرسيم كي از همه قشنگتره ؟ كي از همه عزيزتره ؟      تازشم پسرم عاشق چرخه ، هر مدل چرخ و هرچيزي كه بچرخه ميگه : چرخ چــــــرخ راستي بچم هر روز صبح بايد خونه رو جارو كنه خيلي هم كار داره و سرش شلوغه علاقه ي خاصي هم به كفش داره و حتي به جورابم ميگه : كــــپش كـــــــپش   ...
3 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم باربد می باشد